سیاسی

تباهی جنگ و خشونت؛ درسی که باید از ۷و۸ثور بیاموزیم

محسن عاصی

تاریخ معاصر افغانستان یکسره روایت جنگ و لشکرکشی، سقوط و صعود نظامها و پادشاه گردشی های خونین است. ۷و ۸ثور که بسیار جالب و معنادار در تقویم پشت سر هم واقع شده بخوبی تسلسل و دوام دگرگونی نظامها و جابجایی قدرت را از طریق زور در تاریخ معاصر کشور بیان میکند.

در۷ثور ۱۳۵۷حزب دموکراتیک خلق از طریق کودتای نظامی خونین با ادعای نمایندگی از طبقه زحمتکشان و فرودستان و با شعار شکل دهی جامعه بدون طبقه و برخوردار از حقوق مساوی، قدرت را به دست گرفت. با تصاحب قدرت، نظامی را به اساس سرکوب، کشتار و به بند کشیدن مخالفان و نیز در تضاد با ارزشهای جامعه بنا کرد. اختناق و سرکوب از یکسو و مخالفت با اعتقادات و ارزشهای مقدس مردم از جانب دیگر، سبب شکل گیری مخالفت ها و شورشها علیه آن شد که  باعث رویداد ۸ثور گردید.

در ۸ثور ۱۳۷۱تنظیم های جهادی با شعار «حکومت خدا بر زمین خدا«  پس از جنگهای خونین با زور وارد کابل شد و قدرت را به دست گرفت. مجاهدین که در جبهات متعدد و در تنظیم های مختلف با مرام و برنامه‌های متفاوت و متضاد، علیه نظام کمونیستی می جنگیدند، نتوانستند روی یک ساختار سیاسی مورد قبول برای همه توافق کنند. این شد که به محض ورود به کابل و از میان بردن دشمن مشترک(حکومت کمونیستی)، میله های تفنگ شان را به جانب یکدیگر گرفتند و آنچه که در توان داشتند علیه همدیگر استفاده کردند. در نتیجه‌ی این خانه جنگی و نیز آمدن طالبان، کشور ویران گردید، صدها هزار نفر بطور فجیعی به خاک و خون کشیده شد، ملیونها نفر آواره و مهاجر گردید، زیرساختها ودارایی مملکت نیست و نابود شد، اختلافات و تفرقه‌ی قومی تشدید شد و جای مهر و محبت  را خشم و نفرت گرفت.

۷ و ۸ ثور امسال در حالی فرا می رسد که بار دیگر شاهد انقطاع و گسست در نظام سیاسی هستیم. گروه طالبان در بیش از دو سال گذشته با  استفاده از زور و انحصار به مردم حکومت میکنند و جای گوش دادن به مردم و باز کردن فضا، قیود و محدودیت‌ها را روز به روز بیشتر میکنند، اعتراض و انتقاد را برنمی‌تابد و وقعی برخواستها و مطالبات مردم نمیگذارد. این محدودیت‌ها و لجاجت‌ها بیشتر از همه به جنگ طلبان و آشوبگران که روی دیگر سکه هستند میدان میدهد. علیرغم خسته بودن مردم از جنگ همچنان جنگ و خشونت مقبولیت دارد و بعنوان گزینه جدی مطرح است.

جنگ راه حل نیست

به روایت تاریخ، دستکم تاریخ معاصر کشور، در چنین موقعیت هایی تعدادی شاید با نیات نیک، به عنوان تنها راه باقی مانده، خشونت و جنگ را برای نجات و خیر مردم در پیش گرفته اند، ولی بسیاری ها در چنین مواقعی از خشم و نارضایتی مردم برای مقاصد و اغراض شخصی استفاده کرده اند. وجود شکاف های عمیق اجتماعی تحت عناوین قوم و مذهب و حزب تو سط افراد استفاده جو در مواقع بحرانی ایجاد گردیده است. حالا نیز از ابتدای به قدرت رسیدن گروه حاکم تا کنون، وجود گروهای متعدد نظامی و سیاسی علیه طالبان که هرکدام مسیر خود را پیش میبرند درعین حالی که شعارها کمکاکان شبیه هم هستند دلالت بر خواستها و هوسهای شخصی رهبران این جبهه‌ها دارد که از نارضایتی مردم در مسیر اهداف شخصی شان بهره می برند. حال سوال اساسی اینجاست که آیا مبارزه نظامی و براندازی نظام به فردای بهتر منجر میشود و ره به جایی خواهد برد؟

آنچه که تاریخ و بخصوص ۷ و ۸ ثور به ما میگوید، اقدام و مقابله نظامی و استفاده از زور جز تباهی و ویرانی ارمغان دیگری ندارد. مبارزه و اقدام نظامی باعث تولید نفرت و خشونت میان گروه‌های درگیر میشود. خشونت و نفرت جنگ و نزاع راتشدید میکند و به هر اندازه که جنگ تشدید شود خشونت و نفرت بیشتر خلق میشود و این چرخه باطل همچنان ادامه می یابد.

بیم دیگری که از مبارزات مسلحانه میرود تعدد و پراکندگی گروهای نظامی و سیاسی مخالف است. همچنانکه احزاب هفت (پیشاورنشین‌ها)و هشت(تهران‌نشین‌ها) پیروزی ۸ثور را رقم زده اند و فردای پیروزی میله های تفنگشان را بسوی هم گرفته‌اند، مقاومت گران ضد طالبان فعلی در جبهات نظامی و سیاسی که همان اصحاب ۸ثور یا هم بازماندگان و اخلاف شان هستند، هم همان راه را خواهند رفت.

از جانب دیگر جنگ و در گیری علاوه بر اینکه سرمایه های انسانی و مادی زیادی را تلف میکند، باعث انباشت خشم و نفرت در اذهان جامعه نیز میگردد و به پایین ترین لایه های اجتماع نفوذ میکند. این جامعه متشدد و پراکنده افغانستان را که وحدت و همدلی نیاز مبرمش است بیش از پیش پارچه پارچه و از همدیگر جدا خواهد کرد.

راه حل چیست؟

عکس العمل مردم نسبت با حاکمیت بخصوص در کشورما اغلب سه گونه بوده است، یا با حاکمیت از در مدارا و ساز ش پیش آمده، یا از در مخالفت و ستیز و یا هم راه فرار را در پیش گرفتند که  بیشتر از همه، مخالفت وستیز مورد استفاده بوده است. در این میان نوعی چهارم از عکس العمل نسبت به حکومت نیز است که تاکنون در کشور ما استفاده نشده است و آن مقاومت عاری از خشونت است. مقاومت عاری از خشونت هرچند در افغانستان سابقه ندارد اما روش شناخته شده‌ی است که در جای جای دنیا استفاده شده و نتیجه داده است که نمونه‌ی نمایان آن استفاده جنبش استقلال هند در مبارزه با استعمار بریتانیا به رهبری گاندی است.

مقاومت بدون خشونت بجای فرار، پذیرش نظام حاکم و یا شورش مسلحانه علیه آن، با تکیه بر قدرت مردم و از طریق مبارزات پیگیر مدنی مخالفش را به قبول خواسته هایش متقاعد میکند. نظریه مقاومت بدون خشونت بر این اصل استوار است که در وجود هر فردی خصائل انسانی نهفته است که به اثر تأثیرات وضعیت خشونت آمیز غیر فعال شده و یا به اصطلاح دیگر به خواب رفته است. وظیفه مقاومت گر بدون خشونت این است  که انسانیت نهفته و خوابیده مخالفش را بیدار کند. این کار وقتی شدنی است که مشکل از فرد تفکیک شود و باید مشکل هدف قرار گیرد نه فرد، به قول گاندی مقاومت گر بدون خشونت «با شر همکاری نمیکند نه با شریر.»

کنشگر مقاومت بدون خشونت بجای تحقیر و توهین به مخالفش با احترام سعی میکند اعتمادش را جلب کند و خواسته هایش را طوری به مخالفش بقبولاند که فرد مخالفش به درستی و بر حق بودن آن معتقد شود و با قبول خواسته هایش احساس شکست نکند. نظریه مقاومت بدون خشونت تأکید بر این دارد که آنچه که از مبارزه بدست می آید باید برای همه پیروزی باشد و در نتایج و ثمرات آن موافق و مخالف خود را شریک بداند.

اما آنچه که در کشور ما رایج است و تبدیل به سنت دیرینه شده است، پیروزی یکی نابودی و راندن کامل دیگری است. یکی باید برنده شود و صاحب همه چیز، دیگری باید بازنده شود و بی همه چیز. چنین است که از روزی که جغرافیای بنام افغانستان بوجود آمده است مدام در یک خط منکسر سیر کرده ایم. یکی آمده است کاری کرده و چند خشتی از امور مملکت را روی هم چیده، خلفش که بازور حاکم شده تمام کار اورا نابود کرده و دوباره خود از نو شروع کرده است و این سریال ویرانی و واپس‌گرایی تاکنون ادامه دارد.

تنها راهی که میتواند مارا از این وضعیت نجات دهد و باعث اعتماد و تفاهم شود و بجای جنگ و خشونت باب گفتگو را باز کند، مبارزه بدون خشونت است. از این طریق ما میتوانیم چرخه‌ی باطل جنگ و خون ریزی را متوقف کنیم و از خانه‌جنگی و دربدری رهایی یابیم.

 

 

 

دسترسی سریع

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button