ادبی فرهنگی

مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام

ریچارد هوگارت نظریه پرداز فرهنگ معاصر انگلیسی و بنیانگذار مرکز مطالعات فرهنگی معاصر در دانشگاه بیرمنگام است.او به تحلیل زندگی و اخلاق و فرهنگ طبقه کارگر در مقابل خطر گسترش فرهنگ توده ای امریکایی یا آن چيزي كه وي بربريت درخشان ناميده است پرداخته.او از فرهنگ طبقه كارگر دفاع ميكند و رواج فرهنگ مدرن )امريكايي( را باعث نابودي فرهنگ طبقه كارگر ميداند.او اموزش را عنصر مهمي براي رسيدن به ارتقاي فرهنگي و ايجاد حس انسانيت ميان جامعه و افراد ميداند.ريموند ويليامز از روشن فكران سوسياليست انگليسي در حوزه مطالعات فرهنگي بود اثار وي باعث رشد مطالعات فرهنگي شد.
اكنون مطالعات فرهنگي به عنوان رشته اكادميك جداگانه اي از مطالعات ادبي و جامعه شناسي تثبيت شده است.مركز مطالعات فرهنگي در سال۱۹۶۴توسط هوگارت تاسيس شد مطالعات فرهنگي بريتانيايي چند سمت گيري اصلي دارد:۱-شديدا ميان رشته اي است۲-اساسا به كندوكاو در فرهنگها به عنوان محلي ميپردازد كه قدرت و مقاومت در آن ايفاي نقش ميكند.۳-به مطالعه هر دو مقوله فرهنگ مردمي و والا بها ميدهد۴-تعمدات سياسي و دلمشغولي هاي چپ را بررسي ميكند.هوگارت و ويليامز مطالعات فرهنگي را حول سه محور تقسيم بندي ميكنند:۱-مطالعات متني رسانه هاي جمعي۲-كاوش هاي قوم نگارانه زندگي روزمره(كاوش خرده فرهنگها)۳-مطالعه ايدئولوژي هاي سياسي
ریچارد هوگارت مرکز مطالعات فرهنگی را در دهه 60 در بیرمینگام تاسیس کرد که کانونی مهم برای بررسی و مطالعه فرهنگ انگلیس بود. این مکتب از دل مسئله عمده مارکسیسم غربی، یعنی همان استعاره ساختمانی زیربنا و روبنای مارکسیستی تحت عنوان کلی چپ نو ظهور کرد. مطالعات فرهنگی بر خلاف آموزه ای اولیه مارکس فرهنگ را زیر بنا می داند که می تواند تمام اشکال زندگی انسان از جمله اقتصاد را تحت تاثیر قرار دهد. طرح اولیه مطالعات فرهنگی توسط هوگارت، ویلیامز و تامپسون تولد یافت.
در ابتدا بعضی حوزه های پژوهشی این مرکز خرده فرهنگ ها، فرهنگ همه پسند و مطالعات رسانه بود و نگاهش به رسانه برخلاف تصورقالبی مطالعه رسانه، نگاهی نقادانه بود که تاثیر و تاثر رسانه را بررسی می کرد. مرکز بیرمنگام همچنین بازنمایی گروههای متفاوت در رسانه های عامه پسند را مطالعه و تاثیرات این بازنمایی ها را نزد مخاطب وارسی می کند. باید در پرانتز عنوان کنم که جای خالی اینگونه مطالعات در بررسی فیلم های تلویزیونی در ایران خالی است. موضوعی که خیلی وقتها اعتراض قومیت ها و فرهنگ های مختلف ایرانی را برمی انگیزاند، شیوه بازنمایی این فرهنگ ها در رسانه ملی است. به طور مثال بازنمایی شهرستانی ها در سریالهای ایرانی همیشه در نقشهای کارگر، دزد، ساده لوح و… صورت می گیرد. اگر بخواهیم شیوه این بازنمایی را از نگاه شیلر بنیان گذار مکتب اقتصاد سیاسی بررسی کنم، اینگونه بازنمایی ها ریشه در امپریالیسم فرهنگی دارد که یک فرهنگ خاص را مطلوب نشان می دهد و دیگر فرهنگ ها را سرکوب میکند. بنابراین باعث می شود که “گروه مرجع” ایرانی ها به عنوان مثال تهرانی ها باشند و عامه مردم سعی کنند فرهنگ تهرانی را کسب کنند.
مطالعات فرهنگی را می توان مکتبی عنوان کرد که در زندگی روزمره و ساده انسانها سّرک می کشد و آن را واکاوی می کند.

اینکه چرا اینگونه با دوستان خود رفتار میکنیم، چرا سلیقه مان درباره غذا، دکوراسیون خانه، نحوه لباس پوشیدن اینگونه است، چرا سعی می کنیم شبیه دیگری شویم، رسانه چه تاثیری در ما می گذارد، چرا ارزشهای انسانها در فرهنگ های مختلف متفاوت است و هزاران چرای دیگر. بسیاری از چهره های شناخته شده این مکتب نظریات متفاوتی درباره پاسخ به سوالات بالا دارند.

پژوهشگران مرکز بیرمنگام از جمله نخستین کسانی بودند که تاثیرات روزنامه ها، رادیو، تلویزیون، فیلم و دیگر اشکال فرهنگی عامه پسند بر مخاطبین را مطالعه کردند. همچنین نحوه تفسیر پیام این رسانه ها از طرف مخاطب را مورد بررسی قرار دادند.

مطالعات فرهنگی دیدگاهی بین رشته ای در فرهنگ دارد و سعی می کند فرهنگ را در ارتباط با جامعه، سیاست،

اقتصاد مورد مطالعه قرار دهد. نظریاتی مانند نظریه دریافت به عنوان نظریت پایه ای مطالعات فرهنگی معاصر اهمیت دارند. نظریه دریافت همان است که می گوید معنا توسط افراد مختلف به گونه های متفاوتی درک می شود زیرا که افراد پیشینه های فرهنگی متفاوتی دارند.

هوگارت نه سال رئیس مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام بود. بعد از او استوارت هال مسئولیت اداره این مرکز را بر عهده گرفت. او یکی از بزرگترین نظریه پردازان انگلیسی است که آثار ارزشمندی در زمینه رسانه، فرهنگ و سیاست دارد.

دسترسی سریع

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button