اجتماعی

نسل‌زد(z) به کیها میگوید؟ و چرا ضد سیاست و فردیت گرا؟!

✍محمدامین سلیمانی

🔻نسل زد (z) یا نسل نت به افرادی تلقی می‌شود که تقریباً بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ متولد شده‌اند. این نسل از همان ابتدای کودکی وقتی چشمان خود را به روی دنیا گشودند، توانستند پیشرفت اینترنت و سایر ابزارهای هوشمند دنیا را ببینند و اصلاً به همین خاطر به آن‌ها نسل نت (اینترنت) یا بومی‌های دیجیتال گفته می‌شود.

🔻یکی از ویژگی‌های بارز نسل‌زد که بنابر مرکز امار امریکا متولدین میانه دهه ٩٠ میلادی تا سال ٢٠١٠ را شامل می‌شود که معاصر با متولدین دهه ٧٠ و ٨٠ هجری‌شمسی است, سیاست‌زدایی از حیات این نسل است.

🔻به عبارتی دقیق‌تر نسل زد نسلی است که به واسطه فردگرایی و مقید کردن اهداف زندگی و تعلقات‌خاطر خویش به حیات‌فردی,تابعیت مراجع فرافردی را برنمی‌تابد.لذا طی مواجه با متولدین این نسل, شاهد مرجعیت‌زدایی از مراجع فرافردی و تضعیف تعلق‌خاطر به انها خواهیم بود.

🔻بنابراین نسل‌زد در قیاس با گذشته وابستگی کمتری به اشکال مختلف اقتدار سیاسی چون احزاب,کمپین‌ها,سندیکاها و… دارند.در مقابل تضعیف امر سیاسی و کاهش رغبت به مشارکت در ساختار قدرت,نسل‌زد بیشتر به دنبال تعمیق حقوق مدنی و گسترش مصونیت‌های زیست‌فردی خویش در برابر محدودیت‌های اعمال شده از جانب دولت‌هاست.

🔻به واسطه مرجعیت زدایی از مراجع فرافردی ,گریز از امرسیاسی و سلسله مراتب حزبی و سیاسی,نسل زد رهبری کاریزماتیک را برنمی‌تابد و بر ان است تا خود زمام امور خویش را ضمن پرهیز از زمامداری و مشارکت در سیاست بر عهده بگیرد.

🔻با این حال شکل و شمایل دیگری از رهبری کاریزماتیک را می‌توان در فردیت‌مفرط نسل‌زد یافت و ان محبوبیت و سرسپردگی نسبی نسل ‌زد به سوژه‌های‌اولیه‌ روانشناسی‌انگیزشی است;سوژه‌هایی که راهی جز کشیدن گلیم خویش از اب و منجی‌گری خود را پیش‌پای مخاطبانشان قرار نمی‌دهند و هرگونه نقد و کنش‌ سیاسی برای تغییر محیط را تنها به عنوان حواله کردن مشکلات و نواقص فردی به جامعه تلقی می‌کنند.

در قاموس نسل‌زد, انسان از حیوان‌سیاسی به فردیتی کامیاب در حیطه شغلی تقلیل می‌یابد…

نسل زد:فردیت یا انفراد

🔻جنبش‌های برخواسته از نسل زد نه جنبه‌ای سیاسی بلکه مدنی دارد.نسل زد از مشارکت خود در مراجع فرافردی چشم‌پوشی می‌کند و عاملیت‌خود در برابر ساختار قدرت را نادیده می‌انگارد.

🔻 در نتیجه نسل‌زد برای محافظت خود در برابر قدرتی که به حال خود رهاشده فعالانه وارد عرصه قدرت نمی‌شود; بلکه در قالب جنبش‌های مدنی دست به تعمیق مصونیت ‌و ازادی خود می‌زند.به عبارتی دیگر نسل زد عاملیت خود را نه در ساختار قدرت که در مقابل ساختار قدرت بازمی‌یابد.

🔻به سبب تضعیف امر سیاسی که به تعبیر اشمیت ریشه در پذیرش مراجع اقتدار دارد, نسل ضد از اجماع در قالب گروه‌های معین با جنبه‌ای جمع‌گرایانه و ضمن پذیرش سلسله‌مراتب عاجز است.بنابراین نسل‌زد افزون بر عدم تبعیت از رهبری کاریزماتیک, قادر به جامعه‌سازی(به تعبیری اشمیتی از کلمه) , بارش‌فکری در یک گفتمان واحد در جهت نقد ساختار قدرت‌حاکمه نیست و گرفتار انارشی ایده‌هاست.به علاوه نسل مذکور رابطه‌قدرت را نه به شکل عمودی و با دیدی از بالا به پایین که به شکلی افقی برمی‌تابد.

🔻 یکی دیگر از شاخصه‌های جنبش‌های نسل‌زد توده‌واری و الکن بودن زبان اعتراضی ان است.خلا نظری نسل زد,تحقق افراط گونه “لسه فر” در بین احاد ایشان و فقدان دستگاه‌نظری منسجم خود را در خشمی نشان می‌دهد که در تظاهرات سال ١٤٠١ در قالب الفاظ رکیک نقش بست.لذا تابوشکنی در شعارهارا نه ناشی از صراحت و صداقت ذاتی این طیف سنی که می‌توان برخواسته از الکن بودن دستگاه فکری‌اش دانست.

🔻فردیت‌حاکم بر اعضای نسل‌زد رواداری را در بین انها به طرز جالب‌توجهی نسبت به نسل‌های‌گذشته تشدید می‌کند.اما فقدان توافق بر سر بستر مشترکی که بتوان از دل دیالکتیک این اندیشه‌ها سلاح واحد نقادی را برعلیه ساختار قدرت ایجاد کرد, میسر نیست.

🔻نسل‌زد از برپایی اتوریته مختص به خود در برابر اتوریته قدرت‌حاکمه ناتوان است و ترجیح می‌دهد در قالب اجتماعی با اجزای منفک از هم به جدال با یک کل متحد‌الشکل و سیستماتیک برود…

بی‌گفتمانی نسل‌زد مغلوب گفتمان‌بد حاکمیت است…

دسترسی سریع

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button